معرفی کتاب: رمان کارگاهی تخیلی برای نوجوانها است. تمامی ماجراها، آدمها، کلاغها، گربهها و قورباغههای این کتاب، کاملا خیالی و فانتزی هستند.داستان علمی، تخیلی گونهای از ادبیات است که فناوری، علوم امروزی یا مربوط به آینده را دستمایه هنرمند قرار میدهد. ماجرای «کلاغ کامپیوتر» از این قرار است که منصور، قهرمان اصلی قصه، برنامه جدیدی در کامپیوتر خود کشف میکند که در آن فرمانها و پیامهایی از طریق کلاغها به او داده میشود. در واقع ماموریتهایی برای او تعریف میشود که بر پایه چهار اصل نیکی، ایمان، درستکاری و راستگویی بنا شده است. بر این اساس او و دوستانش ماموریت مییابند که با رسوا کردن بدیها و دامن زدن به خوبیها به انسانها خدمت کنند. این همان نقطهای است که در داستان فرهاد حسن زاده، علم و تکنولوژی در خدمت انسانیت و معنویت و ایجاد خوبی و زیبایی در زندگی انسان قرار میگیرد. ضمن اینکه «کلاغ کامپیوتر» به نوعی نقد رفتارهای اجتماعی در زندگی شهری نیز هست. اگر چه این انتقاد را در قالب ماموریتهایی هیجانانگیز برای بچهها روایت میکند؛ ماموریتهایی نظیر پیدا کردن کسی که هر شب زبالههایش را در محوطه باز میریزد و محیط زیست را آلوده میکند و... «کلاغ کامپیوتر» داستان پرکششی است که مقهور پیچیدگیهای علمی و یا نقد رسمی کاستیهای اجتماعی نمیشود، چرا که فرهاد حسن زاده قبل از هر چیز قصهگوست و دنیای مخاطبش را میشناسد.
گزیده ای ازکتاب: منصور با عصبانیت کوبید روی میز.
-خنگ خدا بازی چیه؟ اینا اطلاعات ضبط شده روی سی دیه، سی دیای که امروز یه کلاغ، که رابط ما با اوناست، به من داد. اینا واقعیت داره.
بچهها، ساکت و بهت زده، هریک به جایی خیره شدند. منصورسکوت را شکست و گفت: «خب باورتون شد؟» تورج گفت: «کا... کار ما چیه؟» منصور گفت: «هنوز دقیقا نمیدونم. ولی اگه به طور کلی بخوای بدونی، کشف کارای بد و هدایت آدمها به کارای خوب و انسانی...