لیست کتاب های مهندسی مواد و متالوژی

از نظر دانشمندان علوم ترسناک، تخم مرغ ها چیزهای بسیار جالبی برای آزمایش هستند. یکی از آزمایش ها این است که با قرار دادن تخم مرغ در آب، کمی سرکه روی آن می ریزیم. در این حال با حباب های ریزی روی سطح تخم مرغ مواجه می شویم. پس از گذشت ۴۸ ساعت تخم مرغ حالتی پلاستیکی پیدا می کند و در نتیجه می توانیم آن را از فاصله ۵-۴ سانتی متری داخل ظرفشویی رها و مشاهده کنیم که چگونه تخم مرغ پس از برخورد با ظرفشویی از جای خود می جهد. این امر بر اثر این است که پوسته تخم مرغ حاوی کربنات کلسیم است. اسید موجود در سرکه این گچ را حل و گاز دی اکسید کربن آزاد می کند و تخم مرغ که دیگر پوسته ندارد اگر از فاصله زیاد رها شود حالت جهنده پیدا می کند. این خودآموز تمام رنگی از مجموعه «علوم ترسناک» به آزمایش هایی با مواد غذایی اختصاص دارد. عناوین کتاب بدین قرار است: پیش غذاهای حال به هم زن؛ سبزیجات دل پیچه آور؛ آزمایش های تخم مرغی؛ شیرینی های شوک آور؛ مایعات چندش آور و یخ لرزآور؛ دردسر حبابی؛ شوینده های شگفت انگیز؛ و حرف آخر.

کتاب حاضر برای استفاده متخصصان بالینی سوء مصرف مواد و بهداشت روان طراحی شده و در آن با تکیه بر رویکرد شناختی ـ رفتاری موضوع مدیریت خشم مورد بررسی قرار گرفته است. آموزش مورد نظر در این کتاب در دوازده جلسه هفتگی و در مدت زمان نود دقیقه و در چهار بخش صورت می گیرد. سرفصل های مطالب عبارتند از: «آموزش هایی برای رهبران گروه»، «روش کنترل خشم»، «نکات پیشنهادی» و «تکالیف منزل». در بخش «آموزش به رهبران گروه»، اطلاعاتی برای ارایه در جلسه و نکات مفهومی مولفه های درمان بیان شده و در بخش «روش کنترل»، یک فرآیند بازبینی که تکالیف اعضای گروه در هر جلسه را بررسی می کند، ترسیم گردیده است. در بخش «نکات پیشنهادی» مشروحی از مطالب خطاب به رهبر گروه برای ارایه در جلسه ذکر شده است. و در بخش «تکلیف منزل»، درباره کارهایی که باید برای جلسه بعد مرور و تمرین کنند، آموزش هایی برای اعضای گروه آمده است. به گفته نویسنده، این کتاب بهتر است همراه با کتاب «مدیریت خشم»، راهنمای درمان مراجعین سوء مصرف مواد و بهداشت روان، «ویژه مراجعین» استفاده شود.

معرفی کتاب: این کتاب روایتی نو و امروزی از قصه ای کهن و قدیمی دارد، داستانی فاخر و شاهکار که فردوسی نامدار آن را خلق کرد و شایسته است که کودک و نوجوان امروز هم از آن بهره ببرد. بیژن و منیژه شخصیت هایی از شاهنامه اند که حسن زاده ماجرایشان را به شکلی مناسب تر برای نسل نو در برف و آفتاب به تصویر کشیده است.

گزیده ای ازکتاب: منیژه به خود آمد. محکم بر تخت نشست و دست هایش را بر دستگاه تخت چسباند تا لرزششان را پنهان کند. به بیژن خوش آمد گفت، اما نگفت از دیدارش چه غوغایی در دلش برپاست. روی از او گرداند، اما نگفت احساس می کند روی ماهش را پیش از این دیده و انگار سال هاست او را می شناسد. احوال بیژن را پرسید و بیژن که حالش زیر و زبر شده بود، واژه ها را گم کرد و زبانش نچرخید. از حال بیرون جهید و به گذشته چنگ زد. «من… من… برای شکار گرازهای وحشی آمده بودم و من… من… یک تنه صدتایشان را سر بریدم و شاخ از سر جدا کردم. می خواهید نشانتان بدهم؟»

منیژه با لبخندی نرم گفت: «دیدن شاخ گراز چه قیمتی دارد؟ از هنرهای دیگرتان بگویید.»

«هنر؟ کدام پهلوان را می شناسید که یک تنه، صد گراز شکار کند؟»

«آه… پس اهل جنگ و کشتارید…»

«نه… جنگ یک روی سکه ی من است. می جنگم برای زندگی، جنگجویی دلیرم، اما جنگ طلب نیستم. سینه ام را اگر بشکافید، قلبی خواهید یافت نرم تر از حریر و نازک تر از بال پروانه ها.»

کتاب «عشق و نفرت: ازدواج طوفانی لئو و سونیا تالستوی» نوشته‌ی «ویلیام ال. شایرر» و ترجمه‌ی «گیتی خوشدل» است. کتاب حاضر در سه بخش حکایت عاشقانه و پرفرازونشیب نویسنده‌ی فقید روسی، «لئو تالستوی» با همسرش «سونیا» را روایت می‌کند. در بخش اول اتفاقات و رویدادهای بین سال‌های ۱۸۲۸-۱۸۷۹، در بخش دوم سال‌های      ۱۸۷۹ تا ۱۹۱۰ و بخش سوم آخرین سال زندگی مشترک آن‌ها، ۱۹۱۰ آورده شده است. تولستوی در سال ۱۸۶۲ با دختری هجده ساله ازدواج کرده است که در نگارش شاهکارهای او نظیر جنگ‌وصلح و آناکارنیا حامی او بوده است. اما زندگی آن‌ها همواره در خوشی نبوده‌ است. گذشته‌ی تولستوی و معروف‌‌شدنش، همین‌طور درگیری‌ّهای او در حوزه‌ی فلسفه و... زندگی و رابطه‌ی آن‌ها را با چالش‌های جدی و حتی تلخی روبه‌رو کرد. از تولستوی و همسرش دفترچه‌هایی حاوی یادداشت‌های خصوصی‌شان به‌جای مانده، که مبنای تدوین این کتاب قرار گرفته است. تولستوی در نامه‌ای که به «چرتکوف» می‌نویسد از نگرانی انتشار دست‌نوشته‌های خود این‌طور می‌گوید: «این خاطرات بیش از حد ناخوشایند است. دردناک است که آن‌ها را اشخاصی جز خودت خوانده باشند. حتی کسی که آن‌ها را رونویسی می‌کند، چون هرچه در آن‌ها نوشته شده تحت تاثیر همان لحظه بوده است و اغلب بسیار بی‌رحمانه و غیرمنصفانه‌اند. وانگهی چون بیش‌تر درباره‌ی روابط نزدیک بوده‌اند، وقاحت دارد که آن‌ها را نوشته‌ام و از آن بدتر اینکه اجازه‌ داده‌ای جز خودت کسی آن را بخواند... حتی فکر اینکه دشمنان ممکن است از کلمات و عبارات این خاطرات ضد کسانی که از آن‌ها نام برده شده استفاده کنند خوفناک است.»

صحیح
شماره اشتباه
دسته بندی