



نویسنده | محبوبه زارع |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۸۴۶۰۴۰۴ |
کد دیویی | ۸fa۳.۶۲ |
فایل صوتی | |
فایل الکترونیکی |
فصل فیروزه
کتاب فصل فیروزه : هیچکس نمیداند اما این دو عاشق، کسی را جز یکدیگر نمیخواهند. حتی اگر پسر چیزی جز همان حجره فیروزهتراشی را نداشت، باز هم دختر ثروتمندترین تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمیکرد. این عشق عمیق و واقعی باطن جان هر دو دلداده زرتشتی را میسوزاند. یک روز صبح اما ورق برمیگردد. پسر به همه چیز پشت میکند و عهد میشکند. میگویند کسی از نیشابور رد شده و دل از او برده است. دختر تا از زبان خودش نشنود، باور نمیکند و...
«فصل فیروزه» رمانی مذهبی از نویسنده معاصر، محبوبه زارع است.
«سیندخت حریر روی صورتش را کنار زد و با ابروان در هم گرهشده، به مرد چشم دوخت:
- برای سمندم هم کجاوهای داری؟ اگر او را هم در کجاوهای جای دهی، همچون زنان دیگر زیر سایهبان خواهم رفت. هرچند این یک قافلهٔ خانوادگی است و من را شوقی برای ورود به حریم دیگران نیست.
مرد شگفتزده از او دور شد. از خیرهسری دختر در همین یکی دو روز همسفری، چیزهایی شنیده بود اما اینک به چشم خود میدید که او بهراستی مردی است مقاوم در هیئت یک دختر ماهرو! شنیده بود که این دختر عجم که قبیلهٔ مولا خلیل به اسم شاهزاده میشناسندش، بازماندهٔ کاروان شبیخونزدهای است. زخمهای بازویش همچنان روی پیراهن حریر، با پارچهای کتانی بسته شده بود و مرد به چشم خود میدید که با این وجود، دختر چگونه مردانه اسب میراند و گاه تیری در چله کمان نهاده و دل به شکاری میسپارد.»